برادر كوچك آيتالله اين روزها كه به گفته خود به شدت نگران سرنوشت كشور است، معتقد است ادامه روند موجود آينده خوبي را براي كشور فراهم رقم نميزند.
گفتوگو با محمد هاشمي پيرامون اين روزهاي برادرش، اكبر هاشمي رفسنجاني صورت گرفت اما مگر ميشود با محمد هاشمي گفت وگو كرد و به وضعيت عطريانفر و خانجاني كه اكنون در زندان هستند ،نپرداخت...
محمد هاشمي در گفتوگو با خبرنگار ايلنا، اين پرسش كه برخي معتقدند شكافي اجتماعي در كشور ايجاد شده و آيا اين شكاف صرفا مربوط به تحولات بعد از انتخابات است يا نه؟ را اينگونه جواب ميدهد: بعد از انتخابات حدود 15 ميليون ناراضي درست كرديم و اين اشخاص افراد معمولي نيستند. البته بخشي از جامعه از مدتها قبل يعني از سال 86 معترض به رفتار دولت آقاي احمدينژاد بودند و واقعيت اين است كه دولت نهم مقبوليت ملي در سطح ملي مانند دولتهاي آقاي موسوي، هاشمي و خاتمي را نتوانست به دست بياورد. كمتر از يك سال بعد از روي كار آمدن دولت، متوجه نارضايتي مردم از دولت بوديم. زيرا خدماتي كه دولت نهم ارائه كرد در شان مردم ايران نبود و اين نارضايتي كه وجود دارد، نارضايتي از عملكرد يك دولتي است كه مردم خواستند آن را تغيير دهند.
وي معتقد است: نارضايتي مردم فقط بعد از انتخابات نبوده است، منشا آن سال 86 بوده است و اين نارضايتي جنبه عمومي دارد و متعلق به يك جناح نيست.
راه اعتماد سازي خشونت و زندان نيست
اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام با بيان اينكه در مقطع فعلي عدهاي احساس ميكنند حقشان ضايع شده و به همين دليل اعتمادشان به نظام كم شده است، راه اعتمادسازي را خشونت، زندان و نمايشهاي تلويزيوني نميداند و ميگويد: راه اعتمادسازي تحقير شخصيتهاي سياسي نيست كه با لباس زندان آنها را به دادگاه بياورند، ولي يك فرد خارجي را با لباس شخصي به دادگاه بياورند. مطمئنا اينگونه كارها به اعتمادسازي ختم نميشود.
وي نظام جمهوري اسلامي ايران را ميراث امام ميداند و ميگويد: صلابت اين نظام با اينگونه عملكردها حفظ نخواهد شد و كساني كه اينگونه عمل ميكنند بايد در رفتارشان تجديدنظر كنند. پيچيده كردن كار، راهحل معما نيست.
اين روزهاي هاشمي رفسنجاني
هاشمي وقتي در مقابل اين پرسش قرار ميگيرد كه اين روزهاي هاشمي رفسنجاني چگونه ميگذرد با مكثي طولاني ميگويد:روزهاي سختي به آقاي هاشمي ميگذرد. اگر به تاريح نهضت امام توجه كنيد، آقاي هاشمي از همان روزهاي اول كه از سال 27 به قم رفتند تا سال 34 كه شاگرد امام (ره)بودند، با امام ارتباط داشتند و امام هم بسيار به آقاي هاشمي توجه داشتند. اين توجه نه به خاطر شخص آقاي هاشمي بلكه به خاطر شخصيت ايشان و آقاي هاشمي سهم زيادي در نهضت و انقلاب اسلامي داشتند.
محبت امام به هاشمي انحصاري بود
وي به زمان ترور هاشمي اشاره ميكند و يادآور ميشود: وقتي كه آقاي هاشمي ترور ميشود امام در نامهاي كه براي ايشان ميفرستند، آقاي هاشمي را به عنوان «جناب حجتالاسلاموالمسلمين آقاي هاشمي عزيز» خطاب ميكنند و ميگويند آن زمانيكه رضاخان مدرس را ترور كرد، گفتند به كوري چشم رضاشاه، مدرس زنده است و بعد ميگويند، بدخواهان بدانند هاشمي زنده است تا نهضت زنده است و آقاي هاشمي را مترادف نهضت ميدانند. اين نوع احترام و نگاه امام به آقاي هاشمي انحصاري بود و به كسي ديگري چنين توجهي نكردهاند.
برادر كوچك هاشمي به وضعيت فعلي رئيس مجلس خبرگان رهبري اشاره ميكند و ميگويد: واقعاَ روزهاي سختي بر آقاي ميگذرد. وقتي ايشان ميببينند جمعي از هموطنان در زندان هستند و جمعي كتك ميخورند و مضروب ميشوند و حتي اعضاي خانوادهاش را ميگيرند و بسيار سخيف و خشن با آنها برخورد ميكنند، حال خوشي نخواهند داشت. چون اين وضعيت، شرايطي نيست كه براي آقاي هاشمي شيرين و مطلوب باشد.
وي به تعهد هاشمي رفسنجاني به نظام اشاره ميكند و با ذكر روايتي از دوران مسئوليتش در صدا و سيما ميگويد: آقاي هاشمي در برابر نظام تعهد دارد. من زماني كه در صدا و سيما بودم، خيلي من را به خاطر آقاي هاشمي اذيت ميكردند و به همين دليل من خدمت ايشان رفتم و گفتم شما كه ميتوانيد از من دفاع كنيد و جواب اينها را بدهيد. اما آقاي هاشمي جملهاي به من گفت مبني بر اينكه "براي من هم اين مسائل سخت است، اما من نميخواهم كشور ما مثل افغانستان بشود. كشور را مثل افغانستان كردن كار سادهاي است و من ميخواهم اين خيمه انقلاب از هم نپاشد و كشور حفظ شود و به همين دليل سختيها را تحمل ميكنم".
روايت اولين جلسه مجمع تشخيص بعد از انتخابات سال 84
اين عضو باسابقه مجمع تشخيص مصلحت نظام به اولين جلسه مجمع بعد از انتخابات سال 84 اشاره ميكند و ميگويد: در سال 84 كه در انتخابات رياست جمهوري نهم، آن قضايا (هتك حرمت عليه هاتشمي رفسنجاني) اتفاق افتاد، در اولين جلسه مجمع راجع به اين مسائل بحث شد. عدهاي در آن جلسه به آقاي هاشمي معترض شدند كه چرا جوابي نداديد. در آن جلسه آقاي شيخ حسن صانعي(رئيس بنياد 15 خرداد) گفتند آقاي هاشمي ميترسد و همه از اين سخن تعجب كردند. بعد ايشان توضيح داد كه آقاي هاشمي براي انقلاب ميترسد و ميترسد انقلاب لطمه بخورد به همين دليل اين سختيها را تحمل ميكند.
هاشمي از وضعيت فعلي بسيار ناخشنود است
وي به شرايط فعلي اشاره مي كند و با بيان اينكه در مقطع فعلي هم شرايط سختي بر آقاي هاشمي ميگذرد، ميگويد: آقاي هاشمي از وضعيت فعلي بسيار ناخشنود است و به اين شرايط راضي نيست و اين وضعيت را جزء برنامه انقلاب نميداند. وقتي كرامت انساني زير سوال ميرود، قطعا براي آقاي هاشمي ناراحتكننده است.
براي رسيدن به حكومت اسلامي ميخواهند هاشمي را از سر راه بردارند
هاشمي در پاسخ به اين سوال كه چرا هجمهها عليه آيت الله هاشمي رفسنجاني شدت گرفته است، به نكتهاي اشاره ميكند كه كمتر به آن پرداخته شده و ميگويد: واقعيتي بعد از ارتحال امام صورت گرفت و آن اينكه ما جمهوري اسلامي ميخواهيم يا حكومت اسلامي؟ امام جمهوري اسلامي ميخواستند. ولي عدهاي بعدها گفتند اگر امام هم امروز بود جمهوري نميخواست و به خاطر ملاحظات و رودربايستي با عدهاي جمهوري اسلامي را مطرح كرد. البته آقاي هاشمي جمهوري اسلامياي را ميخواهد كه امام ميخواست. ولي عدهاي اين را نميخواهند و به همين دليل بايد آقاي هاشمي را از سر راه بردارند كه به حكومت اسلامي برسند و در اين راه تهمت و افترا ميزنند تا به نتيجه دلخواه خود برسند. اين عده هيچ حقي براي مردم در حكومت قائل نيستند. اين در حالي است كه امام (ره) ميگفتند هر چه كه هست براي مردم است. حتي امام در زمان دولت آقاي موسوي تاكيد داشتند آن كارهايي كه مردم ميتوانند انجام دهند، دولت انجام ندهد و همواره ميگفتند كه مردم بايد بتوانند خواست خود را بيان كنند.
وي ادامه ميدهد: متاسفانه اكنون به جايي رسيديم كه عدهاي به خود اجازه ميدهند كه در رسانه ملي و مطبوعات، رسما اعلام كنند كه اگر امام هم بود، جمهوري نميخواست و افرادي مانند آقاي هاشمي را ميخواهند از سر راه بردارند.
محمد هاشمي در پاسخ به اين سوال كه اين عده ميتوانند آقاي هاشمي را از سر راه بردارند يا نه؟، با خنده ميگويد: انشاءالله كه نتوانند. آقاي هاشمي با اين سابقه خدمات و به عنوان استوانه نظام در حال خدمت است و چه دليل دارد اينگونه حرفها را بزنند.
وي به سخني از محمد باقر قاليباف اشاره ميكند و ميگويد: به قول آقاي قاليباف آن زمان كه سفره خون پهن بود مدعيان امروز معلوم نبود كجا بودند ولي الان كه سفره ديگري پهن شده همه چيز را ميخواهند.
وي در پاسخ به اين سوال كه در جلسه مجمع تشخيص بعد از مناظره احمدينژاد و موسوي چه گذشت، ميگويد: همه به اين مناظرهها و اساعه ادبها انتقاد داشتند و اينگونه برخوردها با اشخاص را پديده بدي در جمهوري اسلامي ميدانستند.
هاشمي، مرد بحرانهاا
هاشمي وقتي كه در مقابل اين سوال قرار ميگيرد كه چرا برادرش كه "مرد بحرانها" نام گرفته، چرا در مقطع فعلي نتوانسته است بحران را مديريت كند؟، به دوران امام اشاره ميكند و ميگويد: اينكه آقاي هاشمي در زمان حيات امام ميتوانستند برخي بحرانها را حل كنند، به دليل همراهي و حمايت امام بود. ولي الان اين شرايط نيست و با برخي موضعگيريهاي كه شده است عملا آقاي هاشمي به تنهايي نميتواند موثر باشد. زيرا قدرت حكومتي دست آقاي هاشمي نيست و به دليل در اختيار نداشتن ابزارهاي لازم،آقاي هاشمي نميتوانند عملا كاري كند. ايشان نميخواهد به گونهاي موضعگيري كند كه بلندگوهاي خارجي بگويند جنگ قدرت در ايران در گرفته است.
وي به پيشنهادهاي هاشمي رفسنجاني در نماز جمعه تهران اشاره كرده و از آن به عنوان فرمان سه مادهاي نام برد و گفت: متاسفانه با اين پيشنهادهاي آقاي هاشمي برخورد مناسبي نشد و حتي آيتالله يزدي بسيار توهينآميز برخورد كردند. جرياني كه مقابل آقاي هاشمي شكل گرفته منتظر است كه ايشان حرفي بزنند تا به ايشان توهين كنند. همانطور كه آقاي هاشمي گفتند، رهبري بايد اين بحران را حل كند. وگرنه با خشونت و زندان كردن شخصيتهاي سياسي، بحران كنوني حل نخواهد شد و اگر قرار بود با اين شيوهها به جايي برسيم، انقلاب ما به پيروزي نميرسيد.
با بخشي از مردم نميتوان كشو را اداره كرد
هاشمي به مراسم تحليف و تنفيذ احمدينژاد اشاره ميكند و با انتقاد از وضعيتي كه در تهران حاكم بود، ميگويد: براي برگزاري اين دو مراسم، پايتخت را به پادگان نظامي تبديل كردند. اگر بخواهند با اين روش، كشور را اداره كنند، هزينههاي سنگيني درپيخواهد داشت. چرا كه جمهوري اسلامي ايران از روزي كه امام آن را بنيان نهادند، حكومت بر قلبها بود. از اين رو مطمئنا با بخشي از مردم، نميتوان كشو را اداره كرد. من با ادامه شرايط فعلي، آينده خوبي را پيشبيني نميكنم و حتما بايد بزرگان نظام در اين شرايط تجديدنظر كنند و از راههايي كه تاثيرگذار نيست، استفاده نكنند.
وي در پاسخ به اين سوال كه چه راهكارهايي را براي بهبود اين شرايط پيشنهاد ميدهيد؟، تاكيد ميكند: يكسري راهكارهايي ارائه شده است. مانند اينكه رهبري فرمودند از آسيبديدگان دلجويي و با معترضين طبق قانون برخورد شود. ولي اينكه اينگونه دادگاهها را برگزار كنند، آيا طبق قانون است؟ و يا اينكه رسانهها و برخي مطبوعات بتوانند هر چه دلشان ميخواهند، بر عليه يك فرد بگويند و آن شخص حق دفاع و اظهارنظر نداشته باشد، طبق قانون است؟
هاشمي به نارضايتي عدهاي بعد از انتخابات اشاره ميكند و ميگويد: اكنون جمعيتي ناراضي وجود دارد و ميگويند ما حرف داريم، چرا به اين عده اجازه اظهارنظر نميدهند. اينكه شوراي نگهبان يك جانبه حرف بزند، راهكار مناسبي نيست. بايد در رسانه ملي آن مسالهاي كه موجب شكاف شده است را به بحث بگذارند. مگر آيه صريح قرآن نيست كه ميگويد «فبشر اباد الذين يستمعون القوم و يتعبون الحسنه» و به همين دليل بايد اجازه داد هر كس نظر خود را بگويد و مردم انتخاب كنند.
وي ادامه ميدهد: مساله ديگر رسيدگي به آسيبديدگان است. رئيس قوه قضائيه يك فرمان چند مادهاي راي رسيدگي به اين موضوع را دادند. ولي يك ماه از اين فرمان ميگذرد و هيچ اتفاقي نيفتاده است؟ چرا به فرمان بالاترين مقام قضايي كشور عمل نشد؟
عضم مجمع تشخيص مصلحت نظام از اينكه هر مسالهاي را در كشور به خارجيها نسبت ميدهند گلايه كرد و گفت: نبايد همه چيز را به آمريكا و انگليس ارتباط دهيم. ما همه از آنها متنفر هستيم ولي اينگونه كارها اثر عكس دارد. وقتي من با اين سابقه در انقلاب در رسانه ملي ميبينم يك فرد آمريكايي در ايران توانسته اين بلوا را راه بياندازد، از اين نظام مايوس ميشوم.
سخنان ابطحي و عطريانفر در دادگاه
محمد هاشمي در بخشي ديگري از اين گفتوگو به وضعيت هم حزبيهاي دربندش اشاره ميكند و با بيان اينكه از وضعيت آنها هيچ اطلاعي نداريم و نگرانيهايي در خصوص وضعيت جسمي آنها وجود دارد، در خصوص صحبتهاي عطريانفر در دادگاه نيز ميگويد: آقاي عطريانفر خيلي روي شرايط زندان تاكيد ميكرد. ايشان ميگفتند كه «من تحول پيدا كردم و اين تحول را ناشي از شرايط زندان ميدانم». ولي دو نكته در مورد مباحث آقايان عطريانفر و ابطحي وجود دارد، يكي آنكه اين افراد در «زندان» به اين نتيجه رسيدند كه در انتخابات تقلب نشده است. سوال اينجاست كه چه امكاناتي در اختيار اين افراد بوده كه به اين نتيجه رسيده باشند. چون براي رسيدن به اين موضوع كه در انتخابات تقلب شده يا نه نيازي به اسنادي است. به نظر من رفتار نامناسبي كه انجام دادند، اين بود كه در اين شرايط از رهبري تمجيد كنند، اين نوع كارها اثر سوء دارد و براي نظام بد است. رهبري نياز به اين ندارد كه يك نفر با لباس زنداني و در زندان از ايشان تمجيد كند.
ماجراي پخش اعترافات آيتالله شريعتمداري در صدا و سيما
وي با بيان اينكه سخنان آقايان ابطحي و عطريانفر را به ضرر نظام و كشور ميدانم در پاسخ به اين سوال كه اگر در مقطع فعلي رئيس رسانه ملي بود آيا اجازه ميداد كه اين اعترافها از اين رسانه پخش شود؟گفت:پخش اين نوع از اعترافات خارج از حيطه مديريت سازمان است .من در قضيه آقاي شريعتمداري كه وزارت اطلاعات اصرار داشت كه صحبتهاي ايشان پخش شود، من شخصاَ مخالف بودم و يك جلسه هم كه پخش شد، خدمت امام رفتم چون وزارت اطلاعات ميخواست ادامه دهد و امام هم با اين تعبير كه «آب پشت سر مرده جمع نميشود» فرمودند "ضرورتي ندارد كه بيش از اين به آقاي شريعتمداري بپردازيد" و پخش اعترافات اشخاص ملي و مذهبي اثرات مثبتي ندارد،چون اين افراد طرفداراني دارند و افرادي مانند آقاي شريعتمداري كه در حد مرجع بودند و مقلديني داشتند اگر بيش از اين به آن ميپرداختيم اثر معكوس داشت .
وي در پايان اين گفتوگو تاكيد ميكند: پخش اينگونه اعترافات با توجه به جايگاه و شان آن فرد تبعاتي براي جامعه دارد. مگر آنكه سناريويي پشت اين قضيه باشد كه به عنوان مثال بخواهند احزاب را از بين ببرند كه اين موضوع هم به جمهوريت و هم به اسلاميت نظام ضربه ميزند.